شبهای شعر گوته رویداد مهم فرهنگی در پاییز ۱۳۵۶ خورشیدی و از تاریخ ۱۰ اکتبر تا ۱۹ اکتبر ۱۹۷۷ میلادی، در تهران بود که در آن کانون نویسندگان ایران با همکاری انجمن روابط فرهنگی ایران و آلمان، انستیتو گوته به مدت ده شب، مراسم شعرخوانی و سخنرانی در فضای سبز باغ سفارت آلمان در تهران برگزار کردند. در این ده شب که به «شبهای شعر گوته» معروف شد، بیش از شصت نویسنده و شاعر علیه «فضای اختناق و سانسور حاکم» شعر خواندند و سخنرانی کردند. در شبهای آغازین شبهای شعر گوته، جمعیتی بالغ بر ۱۰ هزار نفر در این مراسم شرکت میکردند، اما بارش بارانی چندروزه در تهران منجر به کاهش جمعیت در شبهای پایانی به حدود ۳ هزار نفر شد.
متن سخنرانیهای این شبها در کتابی با عنوان بازخوانی ده شب به کوشش ماندانا زندیان توسط نشر بنیاد داریوش همایون منتشر شده است.
شب اول دکتر هاینس.ه.بکر رئیس وقت انستیتو گوته خیرمقدم میگوید، رحمتالله مقدم مراغهای پیام افتتاحیه کانون نویسندگان را میخواند، سیمین دانشور سخنرانی میکند (مسائل هنر معاصر) و شعرخوانها عبارتاند از: مهدی اخوان ثالث، تقی هنرور شجاعی، منصور اوجی و سیاوش مطهری.
شب دوم سخنرانی منوچهر هزارخانی (قیم و مرشد آزادی) و شعرخوانی نعمت میرزازاده (م آزرم)، کاظم سادات اشکوری، عمران صلاحی و محمد علی بهمنی.
شب سوم سخنرانان شمس آل احمد (درباره ممیزی) و بهرام بیضائی (درباره تئاتر و سینما) هستند و شعرخوانان محمد زهری، طاهره صفار زاده، سیروس مشفقی، فاروق امیری و احمد کسیلا.
شب چهارم سخنرانی غلامحسین ساعدی (شبه هنرمند) و شعرخوانی هوشنگ ابتهاج، عظیم خلیلی، علیرضا نوری زاده، مفتون امینی و حسین منزوی.
شب پنجم سخنرانی باقر مؤمنی (درباره سانسور و عوارض آن)، سپس شعرخوانی طولانی سعید سلطانپور و در پایان علی موسوی گرمارودی، اورنگ خزرائی و اسماعیل شاهرودی .
شب ششم سخنرانی محمد علی مهمید (آرمانگرایی در شعر فارسی) و هوشنگ گلشیری (جوانمرگی در نثر معاصر فارسی) و شعرخوانی سیاوش کسرائی، فریدون مشیری، حسن ندیمی و محمد خلیلی.
شب هفتم سخنرانی اسلام کاظمیه (درباره آزادیهای) و داریوش آشوری (شعر آزادی است) و شعرخوانیم.آزاد، جواد مجابی، بتول عزیزپور، علی بابا چاهی، جعفر کوش آبادی و جلال سرفراز.
شب هشتم سخنرانی مصطفی رحیمی (فرهنگ و دیوان) و شعرخوانی نصرت رحمانی، کیومرث منشی زاده، فرخ تمیمی و اصغر واقدی.
شب نهم سخنرانی باقر پرهام (فضای حرف و فضای عمل)، داستان خوانی فریدون تنکابنی و شعرخوانی منوچهر شیبانی، منوچهر نیستانی، بیژن کلکی، عبدالله کوثر و محمد حقوقی.
شب دهم سخنرانی محمود اعتمادزاده (به آذین) (نوعی جمعبندی از شبها)، شعرخوانی اسماعیل خوئی، جواد طالعی و فریدون فریاد و در انتها پیامی که به وسیله هوشنگ گلشیری قرائت میشود و از جمعیت درخواست میشود که آرام همانگونه که بودید، به خانههایتان که خانههای ماست بروید …
در این ده شب گروهی از اهلقلم به دلایل گوناگون غایب بودند که نامهای برخی از ایشان عبارت است از: فریدون آدمیت، منوچهر آتشی، احمدرضا احمدی، نادر ابراهیمی، مهشید امیرشاهی، سیمین بهبهانی، رضا براهنی، ناصر پاکدامن، علی اصغر حاج سید جوادی، غفار حسینی، نجف دریابندی، محمود دولت آبادی، محمد علی سپانلو، سهراب سپهری، احمد شاملو، شفیعی کدکنی، احمد محمود، شاهرخ مسکوب، هما ناطق، ابوالحسن نجفی، نادر نادرپور، اسماعیل نوری اعلاء، محسن یلفانی و …؛ از این جمله، شماری خود داوطلب شرکت نشده بودند، جمعی را کانون دعوت نکرده بود، چند تنی در زندان بودند و عدهای از اعضای قدیمی کانون در خارج از کشور به سر میبردند.
شب اول - رحمت الله مقدم مراغه ای
موضوع: قرائت بیان نامه هیات دبیران موقت کانون نویسندگان ایران
دوشنبه هیجدهم مهر ۵۶
… امشب نخستین شب شعرخوانی در حیاط پردرخت و سبزهٔ باشگاه ایران و آلمان است. هیأت دبیران در اطاقی به بحث مینشینند. مهندس مقدم مراغهای که میباید گردهمایی این شبها را از سوی کانون نویسندگان ایران افتتاح کند، چیزی نوشته است و میخواند. پر کمرنگ است، هم به لفظ و هم به معنا. آنچه من نوشتهام پذیرفته میشود و مقدم همان را از پشت بلندگو میخواند و آن یادآوری کوتاهی است از موجبات تشکیل کانون در فروردین ۱۳۴۷ و اعلام هدفهای آن: آزادی اندیشه و بیان و قلم و آزادی چاپ و نشر آثار. همچنین اشارهای است به تلاش کانون تا «این آزادی در عمل بنشیند و به صورت یکی از دادههای عادی زندگی اجتماع ما درآید». سخنرانان باز میافزاید که کانون نویسندگان ایران خواستار لغو سانسور و انحلال همهٔ ادارات و سازمانهایی است که بر خلاف قانون اساسی به این کار مبادرت میکنند.
پس از مهندس مقدم، خانم سیمین دانشور دربارهٔ «مسائل هنر معاصر» سخن میگوید و چنین نتیجه میگیرد: «اشکالی نمیبینم که از دیگران بیاموزیم، اما گذشتهٔ خود را انکار نکنیم و با آن بیگانه نباشیم»...
رسالت اجتماعی شعر در اشعار «ده شب شعر گوته» / مینا رضایی
برگرفته از سایت مد و مه
مهرماه ۵۶ در حالی که کانون نویسندگان با همکاری انستیتو گوته، درحال تدارک ده شب شعر بود، هیچ کس تصور این حجم استقبال را نداشت. در این شبها، "شعر اجتماعی" که رسالتش توجه به مسائل جامعه به جای مسائل فردی است، باغ مجموعه فرهنگی ایران و آلمان را به تسخیر در آورده بود، و مجالی برای خواندن شعر عاشقانه نبود.
برگزاری ده شب شعر، پس از سالها سکوت و احتیاط و سانسور، و استقبال بیسابقه از آن، مورد توجه تاریخ نویسان و منتقدان بسیاری بوده است. اما اگر از منظر شهر و مدرنیزاسیون به این رویداد بنگریم، و شهر - که مدرنیزاسیون آمرانه، خیابانهایش را کشته بود و بامهای کاهگلی، کوچهها و خاطرات مردمش را از بین برده بود -را در این دوره، تجلی نمادین مدرنیزاسیون ازبالا در نظر بگیریم، ده شب شعر را میتوان تلاش برای نوع دیگری از تحول یعنی مدرنیزاسیون از پایین، به حساب آورد.
مجابی: ده شب بزرگترین اتفاق فرهنگی در پایان یک عصر بود / امیلی امرایی
برگرفته از سایت تاریخ ایرانی
جواد مجابی حافظه گویای تاریخ معاصر است، ذهن منسجم او میتواند درستترین روایتها را از هر واقعه تاریخی گزارش کند. سالهای سال است مینویسد و در کنارش نقاشی میکند و شعر میگوید، با این حال دکتر مجابی به واسطه حضور مداومش در مطبوعات در بطن اغلب ماجراهای فرهنگی که پیش از انقلاب رخ داد هم بود. از جمله این رویدادها میتوان به «ده شب» انجمن فرهنگی گوته اشاره کرد، مجابی مهرماه ۵۶ در کنار بسیاری از بزرگان ایران ده شبی را رقم زد که هنوز بسیاری معتقدند در تاریخ ایران نظیرش را نداریم.
او در شب هفتم این ده شب در کنار زندهیاد اسلام کاظمیه، زندهیاد م. آزاد، داریوش آشوری و... دو شعر گوئرنیکای پیکاسو و آوازهای شهر را خواند. مجابی معتقد است «ده شب» در اندازه خود تاثیرگذاری بسیاری داشت و لازم نیست برای بال و پر دادن به آن به جستوجوی اولین جرقههای انقلاب در آن شبها پرداخت.
گفتوگوی «تاریخ ایرانی» با مجابی را در ادامه میخوانید: